پایتون آهسته خداحافظ: نکات افزایش سرعت کد در پایتون

python-speed-2
به این مقاله چند ستاره میدی؟
0 / 5 امتیاز: 5 رای 3

امتیاز شما به این مطلب:

فهرست عناوین :

پایتون زبانی است که به توسعه‌ دهندگان اجازه میدهد تا ایده‌های خود را به سرعت پیاده‌سازی کنند. اما گاهی اوقات، این سرعت توسعه به قیمت کاهش سرعت اجرای برنامه تمام میشود. در این مقاله، به شما نشان میدهیم که چگونه میتوانید با اعمال تغییرات جزئی در کدهای خود، به طور قابل توجهی عملکرد برنامه‌های پایتون را بهبود بخشید و در زمان و منابع صرفه‌ جویی کنید.

ما در ادامه، به مواردی مانند انتخاب الگوریتم‌های مناسب، استفاده بهینه از ساختارهای داده، بهینه‌سازی حلقه‌ها، استفاده از کتابخانه‌های بهینه‌سازی شده و پروفایلینگ کد برای شناسایی نقاط بحرانی خواهیم پرداخت. با پیاده‌سازی این تکنیک‌ها، میتوانید برنامه‌های پایتون خود را سریعتر و کارآمدتر کنید.

با من همراه باشید تا با روش‌های عملی و کاربردی برای افزایش سرعت اجرای کدهای پایتون آشنا شوید.

استفاده از list comprehension

درک لیست یک راه زیبا و بهتر برای ایجاد یک لیست جدید بر اساس عناصر یک لیست موجود تنها در یک خط کد است. درک لیست یک راه پایتونیک تر برای ایجاد یک لیست جدید نسبت به تعریف یک لیست خالی و افزودن عناصر به آن لیست خالی در نظر گرفته میشود. یکی دیگر از مزایای درک لیست این است که سریعتر از استفاده از روش append برای افزودن عناصر به لیست پایتون است.

مثال: با استفاده از روش پیوست لیست:

				
					newlist = []
for i in range(1, 100):
    if i % 2 == 0:
    newlist.append(i**2)
				
			

با استفاده از درک لیست، این خواهد بود:

				
					newlist = [i**2 for i in range(1, 100) if i%2==0]
				
			

درک لیست سریعتر از استفاده از روش الحاق کار می کند. هنگام استفاده از درک لیست، کد تمیزتر به نظر می رسد.

درک عمیقتر از درک لیست‌ها در پایتون

درک لیست‌ها (List Comprehension) یکی از ویژگی‌های قدرتمند و خوانایی پایتون است که برای ایجاد لیست‌های جدید به شیوه‌ای مختصر و کارآمد مورد استفاده قرار میگیرد.

ساختار کلی درک لیست:

				
					new_list = [expression for item in iterable if condition]
				
			
  • expression: عبارتی که برای هر عنصر در لیست جدید محاسبه میشود.
  • item: متغیری که هر عنصر از iterable را در هر تکرار دریافت میکند.
  • iterable: یک شی قابل تکرار مانند لیست، تاپل، رشته یا هر شی دیگری که از پروتکل تکرارپذیری پیروی میکند.
  • condition (اختیاری): شرطی که اگر برقرار باشد، عنصر به لیست جدید اضافه میشود.

مزایای استفاده از درک لیست‌ها:

  • خوانایی بهتر: ساختار درک لیست‌ها بسیار شبیه به زبان طبیعی است و به راحتی قابل درک است.
  • کوتاه‌تر و مختصرتر: در بسیاری از موارد، درک لیست‌ها به طور قابل توجهی کوتاه‌تر از حلقه‌های for سنتی هستند.
  • کارایی بالاتر: درک لیست‌ها معمولاً سریع‌تر از روش‌های سنتی مانند استفاده از حلقه‌های for و append هستند، زیرا در سطح پایین‌تر توسط مفسر پایتون بهینه‌سازی شده‌اند.
  • پایتونی‌تر: استفاده از درک لیست‌ها یکی از ویژگی‌های مشخصه پایتون است و کد شما را پایتونی‌تر نشان میدهد.

مثال‌های بیشتر:

				
					# ایجاد لیستی از اعداد زوج بین 1 تا 10
even_numbers = [x for x in range(1, 11) if x % 2 == 0]

# ایجاد لیستی از مربع‌های اعداد فرد بین 1 تا 20
square_odd_numbers = [x**2 for x in range(1, 21) if x % 2 != 0]

# ایجاد لیستی از حروف بزرگ یک رشته
upper_letters = [char.upper() for char in "hello world"]

# ایجاد یک دیکشنری از اعداد و مربع‌هایشان
squares = {x: x**2 for x in range(10)}
				
			

درک لیست‌های تو در تو:

				
					# ایجاد یک لیست از لیست‌هایی که هر کدام شامل سه عدد هستند
matrix = [[j for j in range(3)] for i in range(3)]
				
			

نکات مهم:

  • توجه به خوانایی: در حالی که درک لیست‌ها قدرتمند هستند، از استفاده بیش از حد از آنها در یک خط خودداری کنید، زیرا ممکن است کد شما را غیرقابل خوانا کند.
  • استفاده از تابع filter: اگر شرط پیچیده‌ای دارید، میتوانید از تابع filter() به همراه درک لیست استفاده کنید.
  • استفاده از تابع map: برای اعمال یک تابع بر روی هر عنصر از یک iterable، میتوانید از تابع map() استفاده کنید.

در نتیجه:

درک لیست‌ها یکی از ابزارهای قدرتمند و ضروری برای هر برنامه‌نویس پایتون است. با استفاده از درک لیست‌ها، میتوانید کدهای خود را تمیزتر، کوتاه‌تر و کارآمدتر بنویسید.

استفاده از multiple assignments

متغیرها را به این صورت تعیین نکنید:

				
					a = 2
b = 3
c = 5
d = 7
				
			

در عوض، متغیرهایی مانند این را اختصاص دهید:

				
					a, b, c, d = 2, 3, 5, 7

				
			

این تخصیص متغیرها بسیار تمیزتر و زیباتر از موارد فوق است.

تخصیص چندگانه متغیرها در پایتون

تخصیص چندگانه متغیرها (Multiple Assignment) در پایتون یک روش بسیار کارآمد و خوانا برای مقداردهی اولیه به چندین متغیر در یک خط است. این ویژگی نه تنها باعث کوتاه‌تر شدن کد میشود، بلکه خوانایی و درک آن را نیز آسانتر میکند.

چرا از تخصیص چندگانه استفاده کنیم؟

  • کاهش خطا: احتمال بروز خطا در تایپ نام متغیرها کاهش می‌یابد.
  • افزایش خوانایی: کد تمیزتر و قابل فهم‌تر می‌شود.
  • کاهش تکرار کد: از نوشتن چندین خط کد برای تخصیص مقادیر به متغیرهای مختلف جلوگیری میشود.

مثال‌های بیشتر:

				
					# تعویض مقادیر دو متغیر
x, y = y, x

# انتساب مقادیر از یک لیست
numbers = [1, 2, 3]
a, b, c = numbers

				
			

مزایای استفاده از تخصیص چندگانه:

  • سرعت بیشتر: در برخی موارد، تخصیص چندگانه میتواند کمی سریعتر از تخصیص تک‌تک متغیرها باشد.
  • پایتونی‌تر: این روش به سبک نوشتن کد در پایتون نزدیکتر است و کد شما را پایتونی‌تر نشان میدهد.

نکات مهم:

  • تعداد متغیرها و مقادیر: تعداد متغیرها در سمت چپ تساوی باید برابر با تعداد مقادیر در سمت راست باشد.
  • ترتیب: مقادیر به ترتیب به متغیرها اختصاص داده میشوند.
  • تکرار مقادیر: میتوان یک مقدار را به چندین متغیر اختصاص داد: x = y = z = 10
  • تبادل مقادیر: میتوان مقادیر دو متغیر را به راحتی با هم تعویض کرد: a, b = b, a

مقایسه با روش سنتی:

				
					# روش سنتی
a = 2
b = 3
c = 5
d = 7

# روش تخصیص چندگانه
a, b, c, d = 2, 3, 5, 7
				
			

همانطور که میبینید، روش دوم بسیار کوتاه‌تر و خواناتر است.

در نتیجه:

تخصیص چندگانه متغیرها یک ویژگی قدرتمند در پایتون است که به شما اجازه میدهد کدهای تمیزتر و کارآمدتری بنویسید. با استفاده از این روش، میتوانید خوانایی کد خود را بهبود بخشید و احتمال بروز خطا را کاهش دهید.

از متغیرهای سراسری استفاده نکنید

پایتون دارای کلمه کلیدی global  برای اعلام متغیرهای سراسری است. اما متغیرهای سراسری در حین کار نسبت به متغیر محلی زمان بیشتری می گیرند. بنابراین، اگر لازم نیست از متغیرهای سراسری استفاده نکنید.

چرا استفاده از متغیرهای سراسری در پایتون توصیه نمیشود؟

متغیرهای سراسری در پایتون، متغیرهایی هستند که در کل برنامه قابل دسترسی هستند و میتوان از هر جایی به آنها دسترسی پیدا کرد و مقدار آنها را تغییر داد. در حالی که ممکن است در نگاه اول استفاده از آنها آسان به نظر برسد، اما مشکلات متعددی را به همراه دارند که باعث میشود در اکثر موارد از آنها اجتناب شود.

دلایل اجتناب از متغیرهای سراسری:

  • کاهش خوانایی کد: وقتی متغیری در هر جایی از کد قابل تغییر است، پیگیری تغییرات و درک جریان داده در برنامه بسیار دشوار میشود. این امر باعث کاهش خوانایی کد و افزایش احتمال بروز خطا میشود.
  • افزایش احتمال بروز خطا: تغییر تصادفی یک متغیر سراسری در یک قسمت از برنامه میتواند تأثیر ناخواسته‌ای بر قسمت‌های دیگر برنامه داشته باشد و منجر به بروز باگ‌های غیر منتظره شود.
  • مشکلات در تست کردن: تست کردن کدهایی که از متغیرهای سراسری استفاده میکنند دشوار است، زیرا حالت برنامه به شدت به مقدار این متغیرها وابسته است.
  • کاهش قابلیت نگهداری: تغییر یک متغیر سراسری ممکن است نیاز به تغییر بسیاری از قسمت‌های کد داشته باشد، که این امر باعث کاهش قابلیت نگهداری کد میشود.
  • تضاد با شی گرایی: در برنامه‌نویسی شی‌گرا، داده‌ها معمولاً در داخل اشیا نگهداری میشوند و از طریق متدهای آن اشیا قابل دسترسی هستند. استفاده از متغیرهای سراسری با این رویکرد در تضاد است.

جایگزین‌های متغیرهای سراسری:

  • متغیرهای محلی: متغیرهایی که در داخل یک تابع تعریف میشوند و فقط در محدوده آن تابع قابل دسترسی هستند.
  • آرگومان‌های تابع: مقادیر که به عنوان ورودی به یک تابع منتقل میشوند.
  • متغیرهای کلاس: متغیرهایی که به یک کلاس تعلق دارند و به اشیا آن کلاس اختصاص داده میشوند.
  • متغیرهای محیطی: برای ذخیره اطلاعاتی که در طول اجرای برنامه ثابت هستند و نیاز به دسترسی جهانی دارند.

مثال:

				
					# استفاده از متغیر سراسری (نامناسب)
global count
count = 0

def increment():
    global count
    count += 1

# استفاده از متغیر محلی (مناسب)
def increment(count):
    count += 1
    return count

count = 0
count = increment(count)
				
			

در مثال بالا، روش دوم (استفاده از متغیر محلی) بسیار بهتر است، زیرا:

  • خواناتر است: به وضوح مشخص است که تابع increment یک عدد را دریافت میکند و مقدار جدید آن را برمیگرداند.
  • کمتر مستعد خطا است: تغییرات در مقدار count به داخل تابع محدود شده است.
  • قابل تست‌تر است: میتوان تابع increment را به صورت جداگانه تست کرد.

نتیجه‌گیری:

به طور کلی، بهتر است از استفاده از متغیرهای سراسری در پایتون خودداری شود. با استفاده از متغیرهای محلی، آرگومان‌های تابع و کلاسها، میتوانید کدهای تمیزتر، قابل نگهداری‌تر و قابل اطمینان‌تری بنویسید.

رشته ها را با Join به هم بپیوندید

در پایتون می توانید رشته ها را با عملیات + به هم متصل کنید.

				
					concatenatedString = "Programming " + "is " + "fun."
				
			

با متد join() نیز می توان این کار را انجام داد:

				
					concatenatedString = " ".join (["Programming", "is", "fun."])
				
			

join() رشته ها را سریعتر از عملیات + به هم متصل میکند زیرا عملگرهای + یک رشته جدید ایجاد می کنند و سپس محتوای قدیمی را در هر مرحله کپی می کنند. اما join() به این شکل کار نمی کند.

بررسی دقیق‌تر تفاوت‌ها و مزایای هر روش

استفاده از عملگر +:

  • سادگی: روش ساده‌ای برای پیوستن رشته‌ها است و به راحتی قابل درک است.
  • ایجاد رشته جدید در هر مرحله: در هر بار استفاده از +، یک رشته جدید ایجاد میشود و محتوای رشته‌های قبلی به آن کپی میشود. این عمل میتواند برای رشته‌های طولانی و عملیات متعدد پیوستن، زمان بر و پرهزینه باشد.

استفاده از تابع join():

  • کارایی بالاتر: تابع join() به طور معمول کارآمدتر از عملگر + است، زیرا بهینه سازی شده است تا رشته‌ها را به طور موثر به هم متصل کند.
  • انعطاف پذیری بیشتر: با استفاده از join() میتوانید یک رشته جدا کننده دلخواه بین رشته‌ها قرار دهید.
  • کاهش کپی برداری: join() به جای ایجاد رشته‌های جدید در هر مرحله، یک رشته جدید ایجاد میکند و سپس تمام رشته‌ها را به آن اضافه میکند.

مثال مقایسه:

				
					import time

# استفاده از عملگر +
start_time = time.time()
string = ""
for i in range(100000):
string += str(i)
end_time = time.time()
print("زمان استفاده از +:", end_time - start_time)

# استفاده از تابع join()
start_time = time.time()
string = "".join(str(i) for i in range(100000))
end_time = time.time()
print("زمان استفاده از join():", end_time - start_time)
				
			

در مثال بالا، خواهید دید که استفاده از join() به طور قابل توجهی سریعتر است، به خصوص برای رشته‌های طولانی و عملیات متعدد پیوستن.

چه زمانی از کدام روش استفاده کنیم؟

  • برای پیوستن تعداد کمی رشته: اگر تعداد رشته‌ها کم است و عملکرد برای شما بسیار مهم نیست، میتوانید از عملگر + استفاده کنید.
  • برای پیوستن تعداد زیادی رشته: اگر تعداد رشته‌ها زیاد است و به عملکرد بهینه نیاز دارید، از تابع join() استفاده کنید.
  • هنگامی که نیاز به یک جدا کننده خاص بین رشته‌ها دارید: از join() استفاده کنید و رشته جدا کننده را به عنوان آرگومان اول آن قرار دهید.


نکات اضافی

  • فهمیدن عملکرد درونی: درک تفاوتهای بین این دو روش به شما کمک میکند تا کدهای بهینه‌تری بنویسید.
  • استفاده از f-strings: برای قالب بندی رشته‌ها به روشی خواناتر و کارآمدتر، از f-strings استفاده کنید.
  • پروفایلینگ کد: برای اندازه‌گیری دقیق عملکرد کد خود و شناسایی نقاط بحرانی، از ابزارهای پروفایلینگ استفاده کنید.

مثال با استفاده از f-strings و join():

				
					names = ["Alice", "Bob", "Charlie"]
greeting = "Hello, "
message = ", welcome!"

# استفاده از f-strings و join()
result = " ".join([f"{greeting}{name}{message}" for name in names])
print(result)
				
			

نتیجه‌گیری:

تابع join() به طور کلی برای پیوستن رشته‌ها کارآمدتر از عملگر + است. با این حال، درک تفاوت‌های بین این دو روش و انتخاب روش مناسب برای هر موقعیت، به شما کمک میکند تا کدهای بهینه‌تر و خواناتر بنویسید.

از ژنراتورها استفاده کنید

اگر مقدار زیادی داده در لیست خود دارید و باید از یک داده در یک زمان و برای یک بار استفاده کنید، از ژنراتورها استفاده کنید. این عمل در وقت شما صرفه جویی خواهد کرد.

کد زیر را ببینید:

				
					L = []
for element in set(L):
    ...
				
			

کد بالا ممکن است کارآمد به نظر برسد زیرا از مجموعه برای حذف داده های تکراری استفاده می کند. اما واقعیت این است که کد کارآمد نیست. فراموش نکنید که تبدیل لیست به مجموعه زمان بر است. بنابراین این کد بهتر از کد قبلی کار می کند:

				
					for element in L:
    ...
				
			

تحلیل و بهبود بیشتر در مورد استفاده از ژنراتورها و بهینه سازی کد

ژنراتورها در پایتون ابزاری بسیار کارآمد برای تولید دنباله‌هایی از مقادیر به صورت پویا هستند. آنها به جای ایجاد کل لیست در حافظه، هر بار که به آنها دسترسی پیدا میکنید، مقدار بعدی را تولید میکنند. این ویژگی، آنها را برای کار با داده‌های بزرگ بسیار مناسب میسازد، زیرا از مصرف حافظه اضافی جلوگیری میکند.

مثال عملی:

				
					def my_generator(n):
    for i in range(n):
        yield i * i

# استفاده از ژنراتور
for num in my_generator(1000000):
    # انجام عملیات بر روی هر عدد
    print(num)
				
			

در این مثال، ژنراتور my_generator اعداد مربع را به صورت پویا تولید می‌کند و نیازی به ذخیره تمام اعداد در یک لیست نیست.

اهمیت انتخاب ساختار داده مناسب

انتخاب ساختار داده مناسب برای هر مسئله بسیار مهم است. تبدیل یک لیست به مجموعه برای حذف عناصر تکراری، اگرچه ممکن است در برخی موارد مفید باشد، اما همیشه بهینه‌ترین روش نیست.

دلایل عدم کارایی تبدیل لیست به مجموعه در همه موارد:

  • هزینه ایجاد مجموعه: ایجاد یک مجموعه از یک لیست بزرگ میتواند زمان بر باشد، به‌خصوص اگر لیست مرتب نباشد.
  • مصرف حافظه: ایجاد یک مجموعه جدید به حافظه اضافی نیاز دارد.
  • الگوریتم‌های داخلی: الگوریتم‌های داخلی پایتون برای ایجاد مجموعه‌ها و جستجو در آن‌ها بهینه شده‌اند، اما این به معنای آن نیست که همیشه سریع‌ترین روش برای حذف عناصر تکراری هستند.

چه زمانی از مجموعه استفاده کنیم؟

  • هنگامی که به یک مجموعه منحصر به فرد از عناصر نیاز دارید: اگر میخواهید اطمینان حاصل کنید که هر عنصر فقط یک بار در مجموعه وجود دارد، استفاده از مجموعه مناسب است.
  • هنگامی که به عملیات مجموعه مانند اتحاد، اشتراک و تفاضل نیاز دارید: مجموعه‌ها برای انجام این عملیات بسیار کارآمد هستند.

چه زمانی از لیست استفاده کنیم؟

  • هنگامی که به یک ترتیب خاص از عناصر نیاز دارید: لیست‌ها برای حفظ ترتیب عناصر مناسب هستند.
  • هنگامی که به دسترسی تصادفی به عناصر نیاز دارید: دسترسی به عناصر یک لیست با استفاده از اندیس بسیار سریع است.

چه زمانی از ژنراتور استفاده کنیم؟

  • هنگامی که با داده‌های بسیار بزرگ کار میکنید: ژنراتورها از مصرف حافظه اضافی جلوگیری میکنند و برای کار با داده‌های بسیار بزرگ بسیار مناسب هستند.
  • هنگامی که به تمام عناصر یک دنباله به طور همزمان نیاز ندارید: ژنراتورها عناصر را به صورت تدریجی تولید میکنند، بنابراین تنها زمانی که به یک عنصر نیاز دارید، آن را محاسبه میکنند.
  • هنگامی که میخواهید یک دنباله را به صورت نامحدود تولید کنید: ژنراتورها میتوانند دنباله‌های بی‌نهایت را تولید کنند.

در نهایت

انتخاب ساختار داده مناسب به عوامل مختلفی مانند اندازه داده‌ها، نوع عملیات مورد نظر و محدودیتهای حافظه بستگی دارد. همیشه باید با توجه به شرایط خاص مسئله، بهترین انتخاب را انجام دهید.

نکات اضافی:

  • از درک عمیق الگوریتم‌ها و ساختارهای داده کمک بگیرید: با درک بهتر الگوریتم‌های مختلف و نحوه عملکرد آنها، میتوانید انتخاب‌های بهتری در مورد ساختار داده‌ها انجام دهید.
  • ابزارهای پروفایلینگ را استفاده کنید: برای اندازه‌گیری عملکرد کد خود از ابزارهایی مانند cProfile استفاده کنید تا بتوانید نقاط ضعف کد خود را شناسایی کرده و آنها را بهبود بخشید.
  • از کتابخانه‌های استاندارد پایتون بهره ببرید: پایتون کتابخانه‌های استاندارد بسیار قدرتمندی دارد که میتوانند به شما در انجام بسیاری از کارها کمک کنند. به عنوان مثال، برای کار با داده‌های عددی، میتوانید از کتابخانه NumPyاستفاده کنید.

پیشنهاد مطالعه بیشتر : Sniffing: استراق سمع در دنیای دیجیتال

بهینه سازی import

باید از وارد کردن ماژول‌ها و کتابخانه‌های غیر ضروری تا زمانی که به آنها نیاز ندارید، خودداری کنید. شما می توانید به جای وارد کردن کتابخانه کامل، نام ماژول را مشخص کنید. وارد کردن کتابخانه های غیر ضروری باعث کاهش سرعت عملکرد کد شما می شود.

مثال: فرض کنید باید جذر یک عدد را پیدا کنید. به جای این:

				
					import math
val = math.sqrt(60)
#time =1.859ms
				
			

به جای سبک بالا کد را به این صورت بنویسید:

				
					from math import sqrt
val = sqrt(60)
#time=1.811ms
				
			

تحلیل و بهبود بیشتر در مورد بهینه‌سازی import

وارد کردن کتابخانه‌ها و ماژول‌های غیر ضروری میتواند بر عملکرد برنامه تأثیر منفی بگذارد، به‌خصوص در پروژه‌های بزرگ.

اما اجازه دهید برخی نکات مهمتر را به صورت جامع‌تر بررسی کنیم:

دلایل اهمیت بهینه سازی import:

  • زمان بار گذاری: وارد کردن یک ماژول کامل باعث میشود که تمام توابع و کلاسهای آن در حافظه بار گذاری شوند، حتی اگر شما فقط به بخش کوچکی از آن نیاز داشته باشید. این کار زمان بارگذاری برنامه را افزایش می‌دهد.
  • مصرف حافظه: ماژول‌های بزرگ می‌توانند مقدار قابل توجهی از حافظه را اشغال کنند. وارد کردن ماژول‌های غیرضروری باعث افزایش مصرف حافظه می‌شود.
  • تعارض نام‌ها: اگر دو ماژول مختلف توابع یا کلاس‌هایی با نام یکسان داشته باشند، وارد کردن هر دو ماژول ممکن است منجر به تعارض نام شود و باعث خطا در برنامه شود.

روش‌های بهینه سازی import:

  • وارد کردن خاص:

به جای وارد کردن کل ماژول، تنها توابع یا کلاس‌های مورد نیاز را وارد کنید:
				
					from math import sqrt, sin, cos

				
			
  • استفاده از as برای تغییر نام:

اگر نام یک تابع یا کلاس با نام دیگری در برنامه شما تداخل دارد، میتوانید از as برای تغییر نام آن استفاده کنید:
				
					from math import sqrt as square_root
				
			
  • تأخیر در وارد کردن:

اگر به یک ماژول فقط در بخش خاصی از کد نیاز دارید، آن را در همان بخش وارد کنید تا زمان بارگذاری اولیه برنامه کاهش یابد:

				
					if condition:
....import numpy as np  
				
			
  • استفاده از __all__ در ماژول‌های سفارشی:

اگر ماژولی را خودتان نوشته‌اید، میتوانید با تعریف متغیر __all__ مشخص کنید که کدام نام‌ها هنگام استفاده از from module import * وارد شوند.

  • استفاده از ابزارهای پروفایلینگ:

برای شناسایی قسمت‌هایی از کد که بیشترین زمان را مصرف میکنند، از ابزارهای پروفایلینگ مانند cProfile استفاده کنید. سپس میتوانید بهینه‌ سازی‌های لازم را در آن قسمت‌ها انجام دهید.

مثال کاملتر:

				
					# کد ناکارآمد
import math
import random
import time

# محاسبه جذر
val = math.sqrt(60)

# تولید یک عدد تصادفی
random_number = random.randint(1, 100)

				
			

کد بهینه شده :

				
					# کد بهینه شده
from math import sqrt
from random import randint
import time

# محاسبه جذر
val = sqrt(60)

# تولید یک عدد تصادفی
random_number = randint(1, 100)
				
			

در مثال بالا، در نسخه بهینه شده، تنها توابع مورد نیاز از ماژول‌های math و random وارد شده‌اند. این باعث کاهش زمان بار گذاری و مصرف حافظه میشود.

نکات اضافی:

  • اجتناب از from module import *: استفاده از این دستور باعث وارد شدن تمام نام‌ها از یک ماژول میشود و ممکن است منجر به تعارض نام و مشکلات دیگر شود.
  • استفاده از محیط‌های مجازی: محیط‌های مجازی به شما اجازه میدهند برای هر پروژه یک محیط جداگانه ایجاد کنید و بسته‌های مورد نیاز آن پروژه را نصب کنید. این کار باعث میشود که وابستگی‌های پروژه‌های مختلف با هم تداخل نداشته باشند.
  • به روز نگه داشتن بسته‌ها: استفاده از نسخه‌های قدیمی بسته‌ها ممکن است باعث کاهش عملکرد و مشکلات امنیتی شود. بنابراین، به طور مرتب بسته‌های خود را به روز نگه دارید.

پیشنهاد مطالعه بیشتر : Backdoor چیست و چگونه ایجاد میشود؟

استفاده از ۱ بجای True زمان کامپایل را کاهش نمیدهد !!!

تحلیل ادعای استفاده از while 1 به جای while True برای بهبود عملکرد

ادعایی که استفاده از while 1 به جای while True به طور قابل توجهی زمان اجرای حلقه‌های بی‌نهایت را کاهش میدهد، از نظر فنی صحیح نیست و بر اساس شواهد تجربی و اصول زبانهای برنامه‌نویسی مدرن، بی‌اساس است.

دلایل رد این ادعا:

  • تفسیر یکسان توسط کامپایلر:

اکثر کامپایلرها و مفسرها عبارت‌های while 1 و while True را به طور یکسان تفسیر میکنند و آنها را به عنوان شرطی همواره درست در نظر میگیرند.

پس از کامپایل، هر دو عبارت به یک دستورالعمل ماشین تبدیل میشوند که به طور مداوم بررسی میکند که آیا مقدار 1 برابر با صفر است یا خیر. از آنجایی که 1 هرگز برابر با صفر نمیشود، حلقه به طور نامحدود ادامه مییابد.

  • بهینه‌سازی‌های کامپایلر:

کامپایلرهای مدرن بسیار هوشمند هستند و میتوانند کد را بهینه کنند. آنها به راحتی میتوانند تشخیص دهند که یک حلقه while با شرط ثابت همواره درست، یک حلقه بی‌نهایت است. کامپایلرهای امروزی بهینه‌سازی‌های پیچیده‌ای را انجام میدهند که ممکن است تفاوت‌های جزئی بین while 1 و while True را از بین ببرند.

  • تأثیر ناچیز بر عملکرد:

حتی اگر کامپایلر نتواند به طور کامل این دو عبارت را بهینه کند، تفاوت عملکردی بین آنها بسیار ناچیز خواهد بود و قابل اندازه‌گیری نیست. زمان مورد نیاز برای مقایسه یک عدد صحیح با صفر بسیار کوتاه است و تأثیر قابل توجهی بر زمان اجرای کل برنامه نخواهد داشت.

  • خوانایی کد:

استفاده از while True معمولاً خوانایی کد را افزایش میدهد، زیرا به وضوح بیان میکند که حلقه تا زمانی که به طور صریح متوقف شود، ادامه خواهد یافت.

دلایل استفاده از while True به جای while 1:

  • خوانایی بهتر: while True به وضوح نشان میدهد که شرط حلقه همیشه درست است.
  • استاندارد: در اکثر زبان‌های برنامه‌نویسی، استفاده از True برای نشان دادن یک شرط همواره درست، روشی استاندارد و پذیرفته شده است.
  • یکپارچگی با سایر ساختارهای کنترل: استفاده از True با سایر ساختارهای شرطی مانند if سازگارتر است.

چه زمانی از حلقه‌های بی‌نهایت استفاده کنیم؟

  • سرورها و دمو‌ن‌ها: برای ایجاد سرویسهای که به طور مداوم در حال اجرا هستند و منتظر رویدادها یا درخواستهای هستند.
  • بازی‌ها: برای ایجاد حلقه بازی که به طور مداوم به ورودی کاربر پاسخ میدهد و وضعیت بازی را بروز رسانی میکند.
  • شبیه‌سازی‌ها: برای شبیه سازی سیستمهای دینامیکی که به طور مداوم در حال تغییر هستند.

نتیجه‌گیری

ادعای بهبود عملکرد با استفاده از while 1 به جای while True فاقد اساس علمی و تجربی است. استفاده از while True به دلیل خوانایی بهتر و استاندارد بودن، انتخاب بهتری است. اگر به دنبال بهینه سازی عملکرد واقعی هستید، باید به سایر عوامل مانند انتخاب الگوریتم مناسب، استفاده از ساختارهای داده کارآمد و بهینه سازی حافظه توجه کنید.

به طور خلاصه، تمرکز بر نوشتن کد خوانا، قابل نگهداری و منطقی مهمتر از نگرانی در مورد تفاوت‌های جزئی در عملکرد بین دو عبارت while 1 و while True است.

یک رویکرد متفاوت را امتحان کنید

راه های جدیدی را برای نوشتن کدهای خود به طور موثر امتحان کنید. کد زیر را ببینید.

				
					if a_condition:
....if another_condition:
        do_something
    else:
        raise exception
				
			

به جای کد بالا می توانید بنویسید:

				
					if (not a_condition) or (not another_condition):
....raise exception
    do_something
				
			

تحلیل و پیشنهادهای جایگزین برای کد ارائه شده

تحلیل کد اولیه:

کد اولیه از دو شرط if تو در تو استفاده میکند. اگر هر دو شرط برقرار باشند، عملیاتی انجام میشود و در غیر این صورت یک استثنا پرتاب میشود.

مشکلات احتمالی کد اولیه:

  • خوانایی پایین: تو در تو بودن شرط‌ها میتواند خوانایی کد را کاهش دهد و درک منطق آن را دشوار کند.
  • بازگشت زودهنگام: در برخی موارد، استفاده از else برای پرتاب استثنا ممکن است به جای بازگشت زودهنگام از تابع، خوانایی کد را کاهش دهد.

کد پیشنهادی:

کد پیشنهادی از یک عبارت if منفی استفاده میکند تا شرایطی را که منجر به پرتاب استثنا میشوند، بررسی کند. اگر هیچ یک از شرط‌ها برقرار نباشد، استثنا پرتاب میشود و در غیر این صورت عملیات مورد نظر انجام میشود.

مزایای کد پیشنهادی:

  • خوانایی بهتر: با استفاده از عملگرهای منطقی not و or، منطق کد به وضوح بیان میشود.
  • سادگی: کد کوتاه‌تر و ساده‌تر شده است.
  • بازگشت زودهنگام: با بررسی شرط منفی در ابتدا، اگر شرط برقرار باشد، بلافاصله از تابع خارج میشویم و نیازی به استفاده از else نیست.

رویکردهای جایگزین دیگر:

  • استفاده از عملگر and:
				
					if a_condition and another_condition:
    do_something
else:
    raise exception
				
			

این کد نیز معادل کد اولیه است، اما ممکن است در برخی موارد خوانایی کمتری داشته باشد.

  • استفاده از عبارت all():
				
					if all([a_condition, another_condition]):
    do_something
else:
    raise exception
				
			

این روش برای بررسی چندین شرط به طور همزمان مفید است.

  • استفاده از عبارت any():
				
					if any([not a_condition, not another_condition]):
    raise exception
else:
    do_something
				
			

این روش مشابه روش پیشنهادی اولیه است، اما از تابع any() برای بررسی وجود حداقل یک شرط نادرست استفاده میکند.

انتخاب بهترین روش:

انتخاب بهترین روش به عوامل مختلفی مانند سبک کدنویسی شخصی، پیچیدگی شرایط و خوانایی کد بستگی دارد. در کل، هدف باید نوشتن کدی باشد که هم کارآمد باشد و هم به راحتی قابل درک باشد.

نکات اضافی:

  • استفاده از متغیرهای موقت: اگر شرایط پیچیده باشند، استفاده از متغیرهای موقت برای ذخیره نتایج عبارات شرطی میتواند خوانایی کد را بهبود بخشد.
  • استفاده از توابع کمکی: برای شرایط پیچیده، میتوانید توابع کمکی تعریف کنید تا کد را ماژولارتر و قابل نگهداری‌تر کنید.
  • توجه به سبک کدنویسی: هنگام انتخاب سبک کدنویسی، به استانداردهای تیم یا سازمان خود توجه کنید.

بهینه‌سازی الگوریتم‌ها در پایتون

اجازه دهید این موضوع را با جزئیات بیشتری بررسی کنیم و مثال‌های عملی تری ارائه دهیم.

درک پیچیدگی زمانی

  • اهمیت O بزرگ: هنگامی که از پیچیدگی زمانی صحبت میکنیم، معمولاً به نماد O بزرگ اشاره میکنیم. این نماد نشان میدهد که با افزایش اندازه ورودی، زمان اجرای الگوریتم چگونه رشد می‌کند.
  • انواع پیچیدگی: پیچیدگی زمانی میتواند خطی (O(n)، لگاریتمی (O(log n)، چند جمله‌ای (O(n^2)، نمایی (O(2^n)) و … باشد.

مثالها:

  • جستجوی خطی در یک لیست: O(n)
  • جستجوی دودویی در یک لیست مرتب شده: O(log n)
  • مرتب‌سازی حبابی: O(n^2)
  • مرتب‌سازی سریع: O(n log n) در حالت متوسط

تکنیک‌های کاهش پیچیدگی زمانی

  • تقسیم و غلبه:

    • مسئله را به زیر مسئله‌های کوچکتر تقسیم میکنیم.
    • زیر مسئله‌ها را به طور مستقل حل میکنیم.
    • جواب‌های زیر مسئله‌ها را ترکیب میکنیم تا جواب مسئله اصلی به دست آید.
  • برنامه‌نویسی دینامیک:

    • مسئله را به زیر مسئله‌های کوچکتر تقسیم میکنیم.
    • جواب زیر مسئله‌ها را ذخیره میکنیم تا از محاسبه مجدد آنها جلوگیری کنیم.
    • از جواب‌های زیر مسئله‌ها برای محاسبه جواب مسئله اصلی استفاده میکنیم.
  • الگوریتم‌های حریصانه:

    • در هر مرحله، بهترین انتخاب محلی را انجام میدهیم.
    • این الگوریتم‌ها همیشه جواب بهینه را پیدا نمیکنند اما اغلب جواب‌های خوبی را در زمان کم ارائه میدهند.

استفاده از ساختارهای داده مناسب:

انتخاب ساختار داده مناسب میتواند به طور قابل توجهی پیچیدگی زمانی عملیات‌های مختلف را کاهش دهد.

مثال: استفاده از دیکشنری‌ها برای جستجوی سریع عناصر

  • مثال عملی: محاسبه اعداد فیبوناچی
				
					# روش بازگشتی (پیچیدگی زمانی نمایی)
def fib_recursive(n):
    if n <= 1:
        return n
    else:
        return fib_recursive(n-1) + fib_recursive(n-2)

# روش برنامه‌نویسی دینامیک (پیچیدگی زمانی خطی)
def fib_dynamic(n):
    fib = [0, 1]
    for i in range(2, n+1):
        fib.append(fib[i-1] + fib[i-2])
        return fib[n]
				
			

همانطور که می‌بینید، روش برنامه‌نویسی دینامیک به طور قابل توجهی سریع‌تر از روش بازگشتی است، زیرا از محاسبه مجدد مقادیر قبلی جلوگیری می‌کند.

پیشنهاد مطالعه بیشتر : آموزش جامع تنظیمات HAProxy

استفاده از توابع داخلی پایتون برای افزایش سرعت کد

توابع داخلی پایتون همانند ابزارهایی قدرتمند و از پیش ساخته‌ شده‌ای هستند که برای انجام عملیات‌های رایج و بهینه شده‌اند. استفاده از این توابع به جای پیاده‌ سازی مجدد آنها، به طور قابل توجهی به افزایش سرعت و خوانایی کد کمک میکند.

چرا توابع داخلی پایتون سریعتر هستند؟

  • بهینه‌سازی‌های سطح پایین: این توابع معمولاً با زبان‌های سطح پایینتر مانند C پیاده‌ سازی شده‌اند و از بهینه‌سازی‌های خاصی بهره‌مند میشوند.
  • استفاده گسترده: این توابع در بسیاری از پروژه‌ها استفاده میشوند و بنابراین به خوبی آزمایش شده و بهبود یافته‌اند.
  • طراحی برای عملکرد: این توابع به گونه‌ای طراحی شده‌اند که عملیات‌های رایج را با کمترین سربار ممکن انجام دهند.

ماژول‌های itertools و functools: دو ابزار قدرتمند

  • itertools: این ماژول مجموعه‌ای از توابع را برای کار با دنباله‌ها (مانند لیست‌ها، تاپل‌ها و رشته‌ها) ارائه می‌دهد. این توابع به شما اجازه می‌دهند تا عملیات پیچیده‌ای را روی دنباله‌ها به صورت کارآمد انجام دهید. برخی از توابع پرکاربرد itertools عبارتند از:
    • map(): برای اعمال یک تابع روی هر عنصر از یک دنباله
    • filter(): برای فیلتر کردن عناصر یک دنباله بر اساس یک شرط
    • reduce(): برای کاهش یک دنباله به یک مقدار واحد
    • zip(): برای ترکیب چندین دنباله به یک دنباله از تاپل‌ها
    • enumerate(): برای ایجاد یک دنباله از تاپل‌ها که هر تاپل شامل یک اندیس و مقدار مربوطه است

 

  • functools: این ماژول توابعی را برای کار با توابع ارائه میدهد. برخی از توابع پرکاربرد functools عبارتند از:
    • partial(): برای ایجاد یک تابع جدید که با برخی از آرگومان‌های پیش‌ فرض فراخوانی میشود.
    • reduce(): مشابه تابع reduce در itertools، اما با انعطاف‌ پذیری بیشتر.
    • lru_cache(): برای پیاده‌ سازی حافظه پنهان (caching) در توابع.


مثال: محاسبه فاکتوریل با استفاده از reduce

				
					from functools import reduce

def factorial(n):
    return reduce(lambda x, y: x * y, range(1, n+1), 1)
				
			

در این مثال، تابع reduce() برای محاسبه فاکتوریل به صورت بازگشتی استفاده شده است. این کد بسیار کوتاه‌تر و خواناتر از پیاده‌ سازی با استفاده از یک حلقه است.

مزایای استفاده از توابع داخلی

  • افزایش سرعت: توابع داخلی معمولاً بسیار سریع‌تر از پیاده‌سازی‌های دستی هستند.
  • کاهش خطا: با استفاده از توابع داخلی، احتمال بروز خطاهای برنامه‌نویسی کاهش مییابد.
  • افزایش خوانایی کد: کد شما کوتاه‌تر و قابل فهم تر میشود.
  • توسعه‌ پذیری: با استفاده از توابع داخلی، میتوانید کدهای خود را به راحتی گسترش دهید.

جمع‌ بندی:

استفاده از توابع داخلی پایتون، به ویژه توابع موجود در ماژول‌های itertools و functools، یک روش بسیار موثر برای افزایش سرعت و بهبود کیفیت کد شما است. با یادگیری و استفاده از این توابع، میتوانید کدهای پایتون خود را بهینه کرده و به عنوان یک برنامه‌ نویس پایتون حرفه‌ای‌تر عمل کنید.

پیشنهاد مطالعه بیشتر : dns چیست؟ راهنمای جامع DNS برای کاربران

بهینه‌سازی حلقه‌ها در پایتون: یک بررسی عمیقتر

حلقه‌ها بخش مهمی از هر زبان برنامه‌نویسی هستند، اما استفاده بیش از حد از آنها میتواند به کاهش سرعت اجرای کد منجر شود. پایتون ابزارهای قدرتمندی را برای بهینه‌سازی حلقه‌ها ارائه میدهد که در ادامه به بررسی هر یک میپردازیم:

List Comprehensions (درک لیست‌ها)

تعریف:

روشی کوتاه و خوانا برای ایجاد لیست‌های جدید از لیست‌های موجود است.

مزایا:

  • سادگی و خوانایی: کد را تمیزتر و قابل فهم‌تر میکند.
  • کارایی: معمولاً سریعتر از حلقه‌های for هستند، به ویژه برای عملیات ساده.

مثال:

				
					# با استفاده از حلقه for
squares = []
for x in range(10):
    squares.append(x**2)

# با استفاده از list comprehension
squares = [x**2 for x in range(10)]
				
			

Map و Filter

  • Map: تابعی است که یک تابع را روی هر عنصر از یک دنباله اعمال میکند و نتیجه را به عنوان یک دنباله جدید برمیگرداند.
  • Filter: تابعی است که عناصر یک دنباله را بر اساس یک شرط فیلتر میکند و نتیجه را به عنوان یک دنباله جدید برمیگرداند.

مزایا:

  • کارایی: معمولاً سریعتر از حلقه‌های for هستند، به ویژه برای اعمال توابع ساده.
  • خوانایی: کد را مختصرتر و قابل فهم‌تر میکند.

مثال:

				
					numbers = [1, 2, 3, 4, 5]
# با استفاده از map
squared_numbers = list(map(lambda x: x**2, numbers))
# با استفاده از filter
even_numbers = list(filter(lambda x: x % 2 == 0, numbers))
				
			

Vectorization با NumPy

تعریف:

انجام عملیات روی آرایه‌ها به صورت برداری است، به این معنی که عملیات روی کل آرایه به طور همزمان انجام میشود.

مزایا:

  • سرعت بسیار بالا: از مزایای زبان C و کامپایل شدن کد استفاده میکند.
    سادگی: عملیات پیچیده ریاضی را با سینتکس ساده بیان میکند.

مثال:

				
					import numpy as np

# ایجاد دو آرایه
a = np.array([1, 2, 3])
b = np.array([4, 5, 6])

# ضرب عنصر به عنصر دو آرایه
c = a * b
				
			

چه زمانی از هر روش استفاده کنیم؟

  • List comprehensions: برای ایجاد لیست‌های جدید با عملیات ساده و خوانا.
  • Map و Filter: برای اعمال توابع ساده روی عناصر یک دنباله.
  • Vectorization: برای عملیات ریاضی پیچیده روی آرایه‌های بزرگ.

کاهش فراخوانی‌های تابعی و استفاده از حافظه پنهان در پایتون

همانطور که اشاره کردید، هر فراخوانی تابع در پایتون با سربار محاسباتی همراه است. این سربار شامل مواردی مانند ایجاد فضای جدید برای متغیرهای محلی، مدیریت پشته فراخوانی و بازگشت از تابع است. بنابراین، کاهش تعداد فراخوانی‌های تابع میتواند به طور قابل توجهی به بهبود عملکرد کد کمک کند.

روش‌های کاهش فراخوانی‌های تابعی

  • استفاده از متغیرهای محلی:

به جای فراخوانی مکرر یک تابع برای محاسبه یک مقدار ثابت، آن مقدار را در یک متغیر محلی ذخیره کنید و از آن متغیر استفاده کنید.

  • به هم پیوستن عملیات:

چندین عملیات ساده را در یک تابع ترکیب کنید تا تعداد فراخوانی‌های تابع کاهش یابد.

  • استفاده از ساختارهای داده مناسب:

انتخاب ساختار داده مناسب (مانند دیکشنری‌ها، مجموعه‌ها یا آرایه‌های NumPy) میتواند به شما کمک کند تا عملیات را به صورت کارآمدتر انجام دهید و از فراخوانی‌های مکرر تابع جلوگیری کنید.

  • نوشتن توابع کمکی:

برای انجام عملیات تکراری، یک تابع کمکی بنویسید و از آن در قسمت‌های مختلف کد استفاده کنید.

  • بهینه‌سازی الگوریتم:

انتخاب الگوریتم مناسب برای مسئله میتواند به طور قابل توجهی تعداد فراخوانی‌های تابع را کاهش دهد.

  • حافظه پنهان (Caching)

حافظه پنهان روشی موثر برای ذخیره نتایج محاسبات قبلی است تا از محاسبه مجدد آنها جلوگیری شود. این تکنیک به ویژه زمانی مفید است که نتایج یک تابع برای ورودی‌های مختلف یکسان باشد.

  • موارد استفاده از حافظه پنهان:
    • محاسبات پیچیده: اگر محاسبه یک تابع زمان زیادی طول بکشد، میتوانید نتیجه آن را در حافظه پنهان ذخیره کنید تا در فراخوانی‌های بعدی از آن استفاده مجدد شود.
    • دسترسی به پایگاه داده: اگر به طور مکرر به یک پایگاه داده دسترسی پیدا میکنید، میتوانید نتایج پرس‌و‌جوها را در حافظه پنهان ذخیره کنید تا از اجرای مجدد پرس‌و‌جو جلوگیری شود.
    • خدمات وب: اگر با یک سرویس وب تعامل دارید، میتوانید پاسخهای آن را در حافظه پنهان ذخیره کنید تا از فراخوانی‌های مکرر به سرویس وب جلوگیری شود.

پیاده‌ سازی حافظه پنهان در پایتون:

				
					from functools import lru_cache

@lru_cache(maxsize=128)
def fibonacci(n):
    if n <= 1:
        return n
    else:
        return fibonacci(n-1) + fibonacci(n-2)
				
			

در این مثال، از دکوراتور lru_cache برای پیاده‌ سازی حافظه پنهان استفاده شده است. این دکوراتور حداکثر تعداد عناصر قابل ذخیره در حافظه پنهان را به 128 محدود می‌کند.

مزایای استفاده از حافظه پنهان:

  • افزایش سرعت: با کاهش تعداد محاسبات، سرعت اجرای برنامه افزایش مییابد.
  • کاهش بار سرور: در مواردی که با یک سرویس وب تعامل دارید، استفاده از حافظه پنهان میتواند بار سرور را کاهش دهد.
  • صرفه جویی در منابع: حافظه پنهان میتواند به صرفه جویی در منابع سیستم کمک کند.

محدودیت‌های استفاده از حافظه پنهان:

  • مصرف حافظه: حافظه پنهان از حافظه سیستم استفاده میکند. بنابراین، باید به اندازه حافظه پنهان توجه کنید.
  • منسوخ شدن داده‌ها: اگر داده‌های زیربنایی تغییر کند، ممکن است داده‌های موجود در حافظه پنهان منسوخ شوند.

در کل، کاهش فراخوانی‌های تابعی و استفاده از حافظه پنهان دو تکنیک مهم برای بهینه‌سازی عملکرد کد پایتون هستند.

پروفایلر: کلید شناسایی گلوگاه‌های عملکردی در کد پایتون

پروفایلر ابزاری قدرتمند است که به شما کمک میکند تا بفهمید کدام بخش از کدتان بیشترین زمان را مصرف میکند. به عبارت دیگر، پروفایلر به شما نشان میدهد که کدام قسمت از کد شما گلوگاه عملکردی (bottleneck) است. با شناسایی این نقاط بحرانی، میتوانید بهینه‌سازی‌های هدفمندتری انجام داده و سرعت اجرای کدتان را به طور قابل توجهی بهبود بخشید.

چرا پروفایلر مهم است؟

  • شناسایی دقیق مشکلات: به جای حدس زدن، پروفایلر به شما داده‌های دقیقی در مورد عملکرد کدتان ارائه میدهد.
  • تخصیص بهینه منابع: با تمرکز بر بهینه‌سازی بخشهای بحرانی، میتوانید بیشترین بازدهی را از تلاش‌هایتان بگیرید.
  • پیشگیری از بهینه‌سازی بی‌مورد: از صرف وقت و انرژی برای بهینه‌سازی بخش‌هایی که مشکلی ندارند، جلوگیری میکند.

چگونه از پروفایلر استفاده کنیم؟

پایتون چندین ابزار پروفایلینگ داخلی و خارجی ارائه میدهد. برخی از محبوبترین آنها عبارتند از:

  • cProfile: پروفایلر داخلی پایتون است که اطلاعاتی در مورد تعداد فراخوانی‌های هر تابع و زمان کل صرف شده در هر تابع ارائه میدهد.
  • line_profiler: برای پروفایل کردن خط به خط کد استفاده میشود و به شما نشان میدهد که کدام خط از کدتان بیشترین زمان را مصرف میکند.
  • memory_profiler: برای اندازه‌گیری مصرف حافظه توسط کد استفاده میشود.
  • Pyinstrument: یک پروفایلر تعاملی است که خروجی‌های گرافیکی جذابی ارائه میدهد.

مثال استفاده از cProfile:

				
					import cProfile

def my_function():
    # کد شما در اینجا

cProfile.run('my_function()')
				
			

خروجی cProfile معمولاً حاوی اطلاعاتی مانند تعداد فراخوانی‌ها، زمان کل صرف شده، و زمان متوسط هر فراخوانی برای هر تابع است.

  • تفسیر خروجی پروفایلر

پس از اجرای پروفایلر، باید خروجی آن را تجزیه و تحلیل کنید تا نقاط بحرانی را شناسایی کنید. معمولاً خروجی به صورت جدولی نمایش داده می‌شود که در آن هر سطر مربوط به یک تابع است. ستون‌های این جدول شامل اطلاعاتی مانند نام تابع، تعداد فراخوانی‌ها، زمان کل صرف شده، و زمان متوسط هر فراخوانی است.

نکات مهم هنگام استفاده از پروفایلر

  • پروفایل کردن کد در حالت واقعی: سعی کنید کدتان را با داده‌های واقعی و در شرایطی مشابه با محیط تولید پروفایل کنید.
  • توجه به هزینه پروفایلینگ: فرایند پروفایلینگ خود نیز زمان و منابعی مصرف میکند، بنابراین سعی کنید آن را به حداقل برسانید.
  • استفاده از ابزارهای تجزیه و تحلیل مناسب: برای تجزیه و تحلیل خروجی پروفایلر، میتوانید از ابزارهای تجزیه و تحلیل داده استفاده کنید.

نمونه‌ای از یک خروجی پروفایلر:

				
					3000000 function calls (2999999 primitive calls) in 0.316 seconds

Ordered by: standard name

ncalls tottime percall cumtime percall filename:lineno(function)
1 0.000 0.000 0.316 0.316 {built-in method builtins.exec}
1 0.000 0.000 0.316 0.316 <string>:1(<module>)
1 0.000 0.000 0.316 0.316 my_script.py:1(my_function)
3000000 0.315 0.000 0.315 0.000 my_script.py:2(<listcomp>)
				
			

در این مثال، بیشترین زمان در یک list comprehension صرف شده است. بنابراین، باید به دنبال راهی برای بهینه‌سازی این بخش از کد باشیم.

با استفاده از پروفایلر و بهینه‌سازی نقاط بحرانی، میتوانید به طور قابل توجهی سرعت اجرای کد پایتون خود را بهبود بخشید.

کامپایل کردن به کد ماشین: راهی برای افزایش سرعت اجرای پایتون

یکی از روش‌های مؤثر برای افزایش سرعت اجرای کدهای پایتون، کامپایل کردن آنها به کد ماشین است. این کار باعث میشود که بخشهای حیاتی کد با سرعت بسیار بیشتری اجرا شوند. دو ابزار اصلی برای این کار Cython و PyPy هستند که هر کدام ویژگیها و مزایای خاص خود را دارند.

Cython: پل بین پایتون و C

مفهوم: Cython یک زبان برنامه‌نویسی است که شباهت زیادی به پایتون دارد، اما با امکانات اضافی برای استفاده از انواع داده‌های C و فراخوانی مستقیم توابع C.

نحوه کار: کد Cython ابتدا به C ترجمه شده و سپس کامپایل میشود تا یک ماژول قابل استفاده در پایتون ایجاد شود.

مزایا:

  • کنترل دقیق: به شما امکان میدهد تا قسمت‌های حساس به عملکرد کد را به زبان C بنویسید و از مزایای کامپایل شدن آن بهره‌مند شوید.
  • توسعه‌ پذیری: میتوانید از کتابخانه‌های C موجود استفاده کنید و حتی کتابخانه‌های C جدیدی را بنویسید.
  • سازگاری: با اکثر نسخه‌های پایتون سازگار است.

موارد استفاده:

  • حلقه‌های تودرتو و محاسبات عددی سنگین
  • پیاده‌ سازی الگوریتم‌های پیچیده
  • تعامل با سخت‌ افزار


PyPy: یک پیاده‌ سازی جایگزین از پایتون

مفهوم: PyPy یک پیاده‌ سازی کاملاً متفاوت از مفسر پایتون است که از یک کامپایلر Just-In-Time (JIT) استفاده میکند.

نحوه کار: PyPy کد پایتون را در زمان اجرا به کد ماشین کامپایل میکند و از تکنیک‌های بهینه‌سازی مختلفی برای افزایش سرعت استفاده میکند.

مزایا:

  • سرعت بالا: به طور کلی، PyPy میتواند کد پایتون را بسیار سریعتر از CPython (پیاده‌سازی استاندارد پایتون) اجرا کند.
  • سازگاری: با بسیاری از کتابخانه‌های پایتون سازگار است.
  • خود میزبانی: PyPy میتواند خود را کامپایل کند، که منجر به یک پیاده‌سازی بسیار بهینه میشود.

موارد استفاده:

  • برنامه‌های کاربردی که به سرعت اجرای بالایی نیاز دارند.
  • برنامه‌های وب و سرورهایی که با حجم زیادی از درخواستها مواجه هستند

چه زمانی از Cython و PyPy استفاده کنیم؟

  • Cython:
    • هنگامی که میخواهید کنترل کاملی بر روی کد خود داشته باشید و بخشهای خاصی از کد را به زبان C بنویسید.
    • برای پروژه‌هایی که به سرعت اجرای بسیار بالایی نیاز دارند و بهینه‌سازی در سطح پایین ضروری است.
  • PyPy:
    • هنگامی که میخواهید به سادگی سرعت اجرای کد پایتون خود را افزایش دهید و نیازی به تغییرات اساسی در کد ندارید.
    • برای برنامه‌های کاربردی که از بسیاری از کتابخانه‌های پایتون استفاده میکنند.

 

نکات مهم

  • هزینه سربار: کامپایل کردن کد به کد ماشین معمولاً با مقداری سربار همراه است. بنابراین، برای بخشهای کوچک از کد، ممکن است این روش بهینه نباشد.
  • پیچیدگی: استفاده از Cython و PyPy ممکن است به دانش بیشتری در مورد کامپایلر‌ها و ساختار داخلی پایتون نیاز داشته باشد.
  • پشتیبانی از کتابخانه‌ها: برخی از کتابخانه‌های پایتون ممکن است با Cython یا PyPy به خوبی کار نکنند.

در نهایت، انتخاب بین Cython و PyPy به عوامل مختلفی مانند اندازه پروژه، پیچیدگی الگوریتم‌ها و نیازهای عملکردی بستگی دارد.

به این مقاله چند ستاره میدی؟
0 / 5 امتیاز: 5 رای 3

امتیاز شما به این مطلب:

مطلب بالا را با دوستان خود به اشتراک بگذارید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *